فیلتر شدن وبلاگم در نوع خودش اتفاق خیلی خیلی جالبی بود که نفهمیدم از کجا هم حل شد.
بابا چند وقت پیش داشت می گفت اونا که یه مدت کنار می کشن که پشتشون خیلی باد می خوره . سخت میشه برگشتشون .
نمی دونست منم از همونام !
و من خیلی زیاد پشتم باد خورده
اما خب قورباغه ایه که باید قورتش بدم دیگه
جز اینه محدثه؟
به چشم یه استراخت خوب بهش نگاه کنم بهتره
یه استراحتی که کیفیت خیلی چیزا رو ارتقا داد تو زندگیم.
ضمنا به نظرم خیلی به همه چی گیر میدم.یه چیزایی رو باید رها کنم و صبر کنم ببینم زمان به کجا می رسوندشون.
تمرکزم باید روی دو سه تا چیز محدود شه .
همین!
همین خودش خیلیم زیاده :)
کلا قرارداد بین آدمها مهمه و ما داریم تقریبا خوب پیش میریم چون طبق قرارداد جلو رفتیم.
اولش جاذبه زیادی داشتیم برای هم
کشیده شدیم سمت هم و از اونجا به بعدش همه چیز تصمیم بود !
خوبه که هست .
بلده نگهم داره و بلدم دلیل موندن بهش بدم .
کنار هم که خوشیم و آرامش داریم
خب گور بابای عمق و بقیه ی چیزا دیگه !
هوم؟
می شنوی سایه؟
گوش میدی بهم؟
درباره این سایت